معنی نوعی روش صید ماهی
حل جدول
لانسه کشی
نوعی ماهی
سوف
شوریده
قزل آلا، گلی
قزل آلا، کیلکا، گلی، لوتی
لوتی
گلی
سرخو
فارسی به عربی
سمک
فارسی به آلمانی
Angeln, Fisch (m), Fischen
فرهنگ عمید
شکار کردن،
(اسم) = شکار
* صید حرم: [قدیمی] جانوری که در سرزمین حرم (حوالی کعبه) باشد و کشتن و شکار کردن آن حرام است: دگر به صید حرم تیغ برمکش زنهار / وزآنچه با دل ما کردهای پشیمان باش (حافظ: ۵۵۲)،
* صید شدن: (مصدر لازم) شکار شدن، به دام افتادن،
* صید کردن: (مصدر متعدی) شکار کردن،
لغت نامه دهخدا
صید.[ص ُ ی ُ] (ع ص، اِ) ج ِ صَیود. رجوع به صیود شود.
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
802